نگاهی به وضعیت جوایز ادبی در ایران و تأثیرگذاریشان بر فضای داستانی
«جوانمرگی»! این شاید صفت مشترکی باشد که بتوانیم به روی بخش بزرگی از جوایز ادبی ایران بگذاریم. بهندرت جایزهٔ ادبی دیده میشود که دولتی نبوده و از زمان تأسیس تاکنون ادامه داشته باشد. عمدهٔ این جوایز حتی پنج سال را هم دوام نیاورده و خیلی زود تعطیل شدند. حتی جایزهٔ معتبری چون «جایزهٔ ادبی گلشیری» هم که اقبال عمومی و همراهی گروههای زیادی را در پی داشته و یک نام شناختهشده در فضای داستانی ایران بود هم بعد از سیزدهمین دورهٔ فعالیت اعلام کرد که دیگر قصد ادامه دادن ندارد. اینکه چه چیزی جوایز ادبی در ایران را به سوی مرگ میکشاند شاید به عوامل گوناگونی بستگی داشته باشد اما حداقل با مرور سرنوشت بخش زیادی از جوایزی که این سالها ایجاد و بعد از بین رفتند شاید بتوان سه عامل «سانسور»، «بحرانهای اقتصادی» و «اختلافات درونی برگزارکنندگان» را مهمترین عوامل ناکامی این جوایز دانست. در ادامهٔ این گزارش تلاش میکنیم بخشی از جوایز ادبی که در سالهای اخیر در فضای داستانی ایران رشد کردهاند را بررسی کنیم و جزئیات بیشتری از پدیدآمدن و مرگشان بدانیم.
اولینها و پایدارترینها
اولین جایزهٔ ادبی بخش خصوصی بعد از انقلاب توسط نشریهٔ «گردون» اهدا شد. این جایزه ۴ سال دوام داشت و با تعطیلی نشریهٔ گردون، پایان یافت. اما پس از آن دو جایزهٔ ادبی رکورددار قدیمیترین و بادوامترین جایزهٔ ادبی هستند: «جایزهٔ شهید حبیب غنیپور که از سال ۱۳۷۶ آغاز به کار کرد و «جایزهٔ مهرگان ادب» که از سال ۱۳۷۸ تاکنون با تغییراتی به کار خود ادامه داده.