نویسنده هوشیار نباشد، باختش حتمی است
گفتوگو با آذردخت بهرامی
چنانکه میبینید گفتوگوهای بهاران داستان بینیاز از هر مقدمهای است. آنچه باید در مورد خانم بهرامی بگوییم بهتر و مفصلترش در متن گفتوگو آمده است. میماند سپاسگزاری از ایشان که شرکت در این گفتوگو را پذیرفتند.
کجا به دنیا آمدهاید، چندسالهاید، در چه شهرهایی زندگی کردهاید؟ تحصیلات شما در چه رشتهای بوده و اگر غیر از نوشتن به کار و حرفهٔ دیگری مشغولید بفرمایید.
در تهران به دنیا آمدهام، منزلمان سیدخندان، خیابان دبستان بود، ولی نمیدانم چرا در شناسنامهام محل تولدم سلطنتآباد و شمیران ذکر شده! البته اعتراضی ندارم. ولی ایکاش در آن سه چهار باری که پدرم را دیدم، ازش میپرسیدم ماجرای این محل تولد چیست. متولد ۱۳۴۵ هستم. به قول دکتر هولاکویی، حساب کنید چندسالهام! فقط در تهران، بخش مرکزی زندگی کردهام. تحصیلاتم رشتهٔ تئاتر و ادبیات نمایشی، با گرایش نمایشنامهنویسی بوده.
غیر از نوشتن، به هیچ کار و حرفهای مشغول نبودهام. از هیچ راه دیگری هم کسب درآمد نداشتهام. قطعاً انجام کارهای دستی و ساخت لوستر و دوخت کیف چرم و ساخت بدلیجات و تابلوهای کولاژ و تعویض روکش مبل و ساخت تاپیستری و دوخت جاکفشی با جاجیم و دوخت شلوار و بلوز راحتی و مانتو و ساخت عروسکهای نمایشی و عروسکهای غولآسا برای تبلیغ جلوی در رستورانها ـ که همه بهصورت دلی، و بدون کسب درآمد بودهاند ـ جزو کار و حرفه محسوب نمیشود. همیشه انجامشان همچون مراقبه و مدیتیشن، برایم آرامشبخش و انرژیزا بوده.